سیاسی

محسن هاشمی: دلیل فوت پدر هنوز برای ما و مردم گنگ است/ خاتمی، روحانی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی و جهانگیری نباید جا بزنند

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محسن هاشمی، فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی، به مناسبت سالگرد درگذشت ایشان، در گفتگویی اظهار داشت: درباره رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی باید بگویم که این واقعه برای خانواده ما واقعاً یک شوک بود، نه که فقط برای ما، بلکه برای همه ایران شوک بود. این واقعه حتی برای خارجی‌ها هم شوک بود. روز قبل فوت ایشان ما مراسم عقد دختر یاسر را در منزل یاسر برگزار کردیم و ایشان سرحال بود و در آنجا خطبه عقد را خواند و فیلم آن هم موجود است و در آنجا هم ابوی و هم سایرین خیلی خندان و بشاش بودند و ابوی هیچ مشکلی نداشت و خیلی سرحال در این مراسم حضور داشت.

بنابر روایت ایلنا بخشی از اظهارات محسن هاشمی در این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

*صبح روز بعد در مجمع تشخیص حضور داشت و به کارهای مجمع رسیدگی کرد. ظهر هم ناهار را با وزیر بهداشت و درمان میل کردند، بنابراین اگر احساس بیماری داشت به وزیر بهداشت می‌گفت و بعد هم برای ورزش به استخر رفت، خب اگر احساس بیماری داشت که به استخر نمی‌رفت؛ اما یکباره ساعت ۶ زنگ زدند که چنین اتفاقی افتاده و پدر سکته کرده‌اند.

*این موضوع برای ما شوک بود و هنوز هم این شوک برای خانواده ما و خیلی‌ها رفع نشده است. بعد از آن اتفاق البته هر چند کمی دیر ولی شورای امنیت تصمیم گرفت به این موضوع رسیدگی کند و یک سری تحقیقاتی شکل گرفت و گزارش‌هایی هم تهیه شد که البته ما را راضی نکرد؛ در نهایت این گزارش به رئیس شورای امنیت کشور آقای روحانی در آن زمان ارائه شد و ایشان بعد از خواندن گزارش نوشتند که این گزارش استحکام کافی را ندارد و گزارش را برگرداندند و بعد از آن ما دیگر خبر نداریم که چه اتفاقاتی افتاده است و با ما دیگر تماسی برقرار نشده است.

*در نتیجه از نظر ما اسناد قابل ارائه‌ای برای اینکه چه اتفاقی افتاده است، به ما ارائه نشده که الان بتوانیم عرضه کنیم از سوی دیگر هم دلمان هنوز راضی نشده که چه اتفاقی افتاده و برای ما هنوز این موضوع گنگ است و این مطالبه‌گری نه فقط از سوی ما بلکه از سوی همه مردم ایران ادامه دارد و امیدواریم که یک روزی انشالله این موضوع حل شود.

*همانطور که می‌دانید آیت الله هاشمی رفسنجانی در جوانی‌شان وقتی وارد مبارزه شد فقط به فکر مبارزه نبود و تقریبا می‌توان گفت از معدود شخصیت‌هایی بود که به غیر از مطالعات مذهبی و فقهی مطالعات تاریخی هم داشت به طور مثال تحقیقات وسیعی درباره امیرکبیر داشت و یادم هست که آن موقع‌ها که من پنج الی شش سالم بود بیشتر وقت‌شان را در کتابخانه ملی می‌گذراند و اطلاعات جمع می‌کرد. مادر همیشه به ایشان می‌گفت فرض کردیم که شاه را سرنگون کردید آیا برای اداره کشور برنامه دارید؟ اصلا صبح شاه رفت شما چه کاری می‌خواهید انجام دهید؟ در نتیجه ایشان همیشه این دغدغه را برای مدیریت کشور داشت و می‌توان گفت مسئله امیرکبیر برای ابوی خیلی مهم بود و کتاب «امیرکبیر» یا «قهرمان مبارزه با استعمار» را ایشان در سال‌های ۴۵ یا ۴۶ نوشت که البته کسانی هم که مورخ هستند درباره این کتاب حرف‌های مثبتی می‌زنند و می‌گویند بسیار دغدغه‌مند این کتاب نوشته شده است و مشخص است که آقای هاشمی نگاه توسعه‌ای و رفع مشکلات مردم را در ذهن داشته و انقلاب را پیگیری می‌کرده است که از استعمار و استبداد عبور کند.

*در اواخر عمرشان حدود یک الی دو ماه قبل از فوت‌شان هم دوباره مقدمه همان کتاب را می‌خوانند و گریه می‌کنند و جالب هم این است که این اتفاق در شب شهادت امیرکبیر برای ایشان می‌افتد و حالا نمی‌خواهیم مشابه سازی کنیم اما بالاخره همه این‌ها یک معنی می‌تواند داشته باشد. این موارد باعث شده است که امثال ما هنوز آن رضایت کامل را برای اینکه دلیل فوت چیست نداشته باشیم هرچند که نوشته شده که ایشان سکته کرده‌اند اما قلب ما هنوز راضی نشده است.

*من هم مثل شما توقع دارم این بزرگانی که الان نامی پیدا کردند و زمانی هم آیت الله هاشمی رفسنجانی کنار این‌ها بوده و به اینها قوت قلب می‌داده و در کنار اینها پا به میدان گذاشته و حرف می‌زده و به قول معروف تصمیم‌سازی می‌کرده، حالا به میدان بیایند و برای اینکه وفاق در کشور شکل بگیرد آقای پزشکیان را تنها نگذارند. چراکه به هر حال قدرت افراطیون کم نیست، در حال حاضر اکثر مجلس به دلیل سیاست‌های استصوابی که در کشور بوده و انتخابات که غیر همگن بوده البته اگر نگوییم مهندسی شده، در دست این‌ها است و با این استصواب یک سری افراد کنار گذاشته شدند و الان مجلسی داریم که می‌تواند مانع خیلی از فعالیت‌ها شود پس اگر آقای پزشکیان را الان ما تنها بگذاریم انگار که کشور را تنها گذاشتیم.

*به نظر می‌آید اگر این افراد حضور ندارند و در این جایگاه نیستند، تقصر خودشان است، یعنی اگر به اندازه کافی حضور ندارند به دلیل این است که مردم سیاست ورزی که از طرف این افراد مدنظر داشتند را ندیدند در حالی که مردم به این‌ها اعتماد کردند و رای دادند و خاتمی درست کردند یا روحانی درست کردند یا حسن خمینی درست کردند یا مثلاً جهانگیری درست کردند یا ناطق نوری درست کردند، بنابراین این‌ها باید به وظیفه‌شان عمل کنند و به بهانه اینکه ما می‌ترسیم یا کسی حرف ما را گوش نمی‌دهد یا به نصایح ما توجه نمی‌شود، نباید جا بزنند.

27219

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا