سیاسی

نیرنگ نیروهای بعثی در میدان جنگ/ فریاد کمک‌خواهی و آه و ناله در منطقه بلند شد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابراهیم رجبی یکی از سربازان وظیفه است که در لشکر ۱۶ زرهی قزوین خدمت می‌کرد. او در خاطره‌ای درباره نیرنگ عراقی‌ها در فکه روایت می‌کند: اگر چه خیلی‌ها عقیده دارند که جنگ جوانمردی و انسانیت نمی‌شناسد و این حرف‌ها در صحنه نبرد محلی از اعراب ندارد، اما گوش نیروهای ما به این حرف‌ها بدهکار نبود و ما نمونه‌های انسانی بسیاری از برخورد با زندانیان و اسرا گرفته تا احترام به قوانین و مقررات بین‌المللی در روزهای نبرد داریم. در عوض نیروهای عراقی از هر حقه و نیرنگی استفاده می‌کردند تا به نیروهای ما صدمه بزنند.

بنابر روایت ایسنا، در یکی از این موارد، عراقی‌ها بعد از انجام یک تک (حمله) غافلگیرانه در اردیبهشت ماه سال ۶۲ در فکه توانستند تعدادی از نیروهای ما را به شهادت برسانند و مواضع ما را برای مدتی کوتاه به اشغال خود درآورند اما در کمتر از یک شبانه روز با اعزام نیروهای کمکی توانستیم دشمن را به عقب بزنیم و مواضع از دست رفته را پس بگیریم.

اولین چیزی که پس از استقرار توجه ما را به خودش جلب کرد، پیکرهای شهدای ایرانی و سربازان عراقی بود که در هر گوشه و کناری دیده می‌شدند. از طرف دیگر به دلیل گرمای هوا و امکان فاسد شدن پیکرها، باید هرچه زودتر نسبت به پاکسازی منطقه و انتقال اجساد به عقب اقدام می‌کردیم به همین دلیل چند تن از سربازان به صورت داوطلب به سمت شهدا رفتند تا آنها را به عقب تخلیه کنند که ناگهان صدای انفجارهای پیاپی و به دنبال آن فریاد کمک خواهی و آه و ناله در منطقه بلند شد.

با بلند شدن سروصدا، خودمان را با سرعت به سمت محل انفجار رساندیم، اما در آنجا با صحنه‌های دلخراش و دردآوری روبه رو شدیم. ماجرا از این قرار بود که نیروهای عراقی قبل از عقب‌نشینی از مواضع ما دورتادور شهدای‌مان را مین کاشته بودند و وقتی نیروهای داوطلب برای جابه جایی و انتقال جنازه‌ها به سمت آنها رفتند پا روی مین‌ها گذاشتند و همه شان به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.

۲۱۹۲۱۹

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا