کودتایی علیه امام و اعضای شورای عالی دفاع که عقیم ماند /ارتباط قطبزاده و بیت شریعتمداری چه بود؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، امروز ۲۲ فروردین چهل و دومین سالروز کشف و خنثیسازی کودتای ضد انقلاب و سلطنتطلبها بر ضد نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۱ است.
بنابر روایت ایسنا، با به سرانجام رسیدن مبارزات انقلابی حضرت آیتالله سید روحالله موسوی خمینی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، دستگاه استکباری غرب که ضربه شوکه کننده بزرگی از امام و یاران انقلاب خورده بود همه توان و تمرکزش را جمع کرد تا بتواند با استفاده از هرج و مرج و نابسامانیهای داخلی و فرصتی که رژیم بعث عراق در جنگافروزی علیه نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی به راه انداخته بود، بر ضد انقلاب اسلامی استفاده کند و بتواند در حوزه سیاسی و اجتماعی با حذف فیزیکی بنیانگذار انقلاب اسلامی و مقامات ارشد کشور، جمهوری اسلامی را از پا درآورد.
به این ترتیب توطئه و کودتایی خزنده و خاموش به سرکردگی صادق قطبزاده که عضویت در شورای انقلاب اسلامی، ریاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی و وزیر امورخارجه ایران پس از تسخیر لانه جاسوسی را در کارنامه خود داشت، شکل گرفت. هدف این توطئه ترور امام خمینی و اعضای شورای عالی و بازگرداندن مجدد عوامل رژیم پهلوی به ساختار قدرت در کشورمان بود.
قطبزاده در کنار سایر مسافران پرواز انقلاب به عنوان مترجم در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد ایران شد.
قطبزاده در پرواز انقلاب همراه بنیانگذار انقلاب اسلامی
با دستگیری قطبزاده در هفدهمین روز نوروز ۱۳۶۱، حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی دادستان وقت کل انقلاب در گفتوگویی با روزنامۀ اطلاعات، هویت نظامیان همکار قطبزاده را «یکی دو نفر از ارتشیان اخراجی، یک نفر ارتشی اخراجی و یک نفر ارتشی شاغل» عنوان کرد و حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری وزیر وقت کشور نیز در تبریز از نقش «بعضی عوامل نفوذی و باقیماندههای رژیم پهلوی در ارتش» در این کودتا سخن گفت. قطبزاده نیز در جریان دفاعیاتش در دادگاه انقلاب ارتش از دو افسر به نامهای کامبیزی و حبیبزاده نام برد.
آیتالله محمد محمدی ریشهری رییس وقت شعبه اول دادگاه انقلاب ارتش نیز در اطلاعیهای به تشریح چگونگی دستگیری عوامل اصلی توطئه ترور امام خمینی و کودتا در کشور پرداخت.
او در بخشی از این اطلاعیه آورد: «با پیگیری دادستانی انقلاب ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک توطئه جاهلانه براندازی و تلاش مذبوحانهای که از سوی تعدادی عناصر ضد انقلاب با ترکیبی از ملیگرایان، سلطنتطلبان و قدرتپرستان بیخط طراحی شده بود، کشف و عوامل اصلی آن که صادق قطبزاده یکی از افراد فعال آنها بود دستگیر شدند.
ریشهری در دادگاه محاکمه صادق قطبزاده
دستگیر شدگان در صدد بودند که دست به بزرگترین جنایت زده و امام عظیم و عزیز این قلب تپنده امت انقلابی را از امت و انقلاب بگیرند و با خاموش نمودن این نور الهی و مشعل تابان انقلاب اسلامی راه را برای تجدید سیادت و غارتگری اربابان غربی خود کسب و قدرت انگلی برای خود باز نمایند.
طراحان کور دل این جنایت در نظر داشتند ابتدا امام و شورای عالی دفاع را از میان بردارند و سپس ریاکارانه به عنوان مطالبه خون امام و یارانش با کمک نیروهای خارجی سایر ارگانهای مسؤول و نهادهای انقلابی را مورد تصفیه خونینی قرار داده و جمهوری اسلامی را تصاحب نمایند.
دادگاه انقلاب ارتش از مدتها قبل با کمک سازمان اطلاعاتی ۳۶ میلیونی و با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جریان را زیر نظر داشتند و با تهیه مدارک کافی منجمله نوار مکالمات سران توطئه و شناسایی کامل شبکه در فرصت مناسب اعضای اصلی و موثر شبکه را دستگیر و تحت پیگرد قرار داد و با وارد کردن یک ضربه دیگر بر منافع آمریکا امیدهای واهی شیطان بزرگ را نقش بر آب کرد.»
مشروح ماجرا
بعد از لو رفتن سرشبکه گروهک پارس و دستگیری اعضای آن در تاریخ ۱۷ فروردین۱۳۶۱ رسیدگی به اتهامات متهمان در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش به ریاست آیتالله محمد محمدی ریشهری آغاز شد.
اعضای این گروهک در جریان برگزاری سه جلسه دادگاه به اتهامات مطرح شده پاسخ داده و به جرم خود اعتراف کردند.
در گزارش دادگاه انقلاب که در روزنامههای سال ۱۳۶۱ منتشر شد، آمد: «حدود یک سال و نیم پیش از کشف کودتا – اواخر سال ۱۳۵۸ – که آقای قطبزاده پس از چند روز دستگیری، آزاد شد اخباری مستند و گاه غیر مستند که حکایت از فعالیت ایشان بر ضد جمهوری اسلامی ایران مینمود، به دست میرسید.
پس از دستگیری اعضای گروهک پارس (پاسداران رژیم سلطنت) یکی از کسانی که با این گروه همکاری میکرد و در همین رابطه اعدام شد به نام «عسگر مهاجر» در بازجوییهایی که در تاریخ ۲۷خرداد ۱۳۶۰ از وی انجام شد، معلوم گردید که با قطبزاده ارتباط داشته و قطبزاده مشغول جذب افراد ناراضی مانند اوست.
پس از دستگیری گروهک سلطنتطلب، «رضازاده» یکی از افراد این گروه به نام «سرهنگ صیرفی» که در همین رابطه اعدام شد در بازجوییِ ۵ مهر ۱۳۶۰ ضمن اعترافاتی، از یکی از همکاران قطبزاده نقل کرد که قطبزاده به همراهی تعدادی نظامی میخواهد حکومتی تشکیل بدهند که او نخستوزیر باشد.
نقلکننده این سخن یکی از محافظین قطبزاده بود که در رژیم سابق ۱۷ سال از شاه محافظت نمود و اکنون به جرم همکاری با گروه رضازاده، به حبس ابد محکوم شده است.
به تدریج با پیگیریهایی که انجام شد، فعالیتهای قطبزاده بر ضد جمهوری اسلامی ایران قطعیتر شد تا این که تعدادی از عناصر نظامی و غیرنظامی که قطبزاده میخواست با آنها همکاری کند و در این رابطه مبالغ زیادی پول جهت همکاری به آنها داده بود، مسؤولین در جریان فعالیت گسترده وی در رابطه با براندازی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند.
اطلاعاتی که از این طریق میرسید حاکی از این بود که جریان آقای قطبزاده یک مسأله ساده نیست زیرا از نظر خارجی به بعضی از رژیمهای مرتجع منطقه و بعضی از کشورهای غربی و در رأس همه آنها آمریکا متصل میشد و در داخل نیز به تعدادی روحانینما و در رأس آنها آقای شریعتمداری ربط پیدا میکرد و روابطی با بعضی از خانهای ایلات داشت و با بعضی در حال ارتباط بود. تا این جا جریان اهمیت فوقالعادهای نداشت زیرا از مرحله طرح، فرض و تصمیم کلی تجاوز نمیکرد و نیرویی هم که بخواهد با آنها همکاری انجام دهد، هر چند بسیار محدود و کوچک در اختیار آقای قطبزاده نبود.
قابل ذکر است که تا این مرحله تعدادی از مسؤولین جمهوری اسلامی تصمیم داشتند وی را احضار نمایند و با اخذ اطلاعات وی در رابطه با همکاری داخلی و خارجیاش، او را از منجلاب نجات دهند.
این جریان از جایی اهمیت یافت که همزمان با شروع عملیات گسترده رزمندگان اسلام علیه رژیم صدام، آقای قطبزاده پیشنهادهای تندی از قبیل ترور فرمانده نیروی زمینی و اعضای شورای عالی دفاع را مطرح نمود و از همکاران خود به طور جدی میخواست که ترورها را به مرحلهی اجرا درآورند.
مهمتر از موارد یاد شده پیشنهاد ترور حضرت امام خمینی (ره) از سوی قطبزاده است. طبق نوارهایی که از جلسات آقای قطبزاده به دست آمد، مقارن با پیروزیهای غرورآفرین رزمندگان اسلام، نامبرده پیشنهاد ترور امام را مطرح و روی این مسأله سخت پافشاری میکند و امکاناتی از قبیل منزل و مبلغ ۷۵۰ هزار تومان پول در این رابطه قرار میدهد.
گزارش دادگاه
آیتالله محمد محمدی ریشهری رییس وقت دادگاه انقلاب اسلامی ارتش گفت : «… تعدادی از مسؤولین کشور که در جریان این توطئه بودند، نظرشان این بود که قطبزاده را از این جهنم و از این آلودگی نجات بدهیم. نظر این بود که یک روز بخواهیمش و بگوییم این جریان را میدانیم و افرادی با تو هستند و میدانیم افرادی که از خارج و داخل در ارتباط با تو هستند، مشخص کن و بعد از این که همهی مسایل را گفت، آزادش کنیم تا این که این جریان پیش آمد.
مقارن عملیات فتحالفتوح – عملیات طریقالقدس در آذر ۱۳۶۰ – قرار شد خانه «شاهویسی» را با کمک مهندس «فرزان» در اختیار این گروه قرار بدهند تا از آن جا کار را انجام دهند. این مسأله که مشخص شد و وقتی فهمیدیم این مرد این قدر کثیف است و میخواهد یک چنین خیانتی به امت بکند – خیانتی که شاه حاضر نشد انجام دهد – وقتی مسأله به این شکل شد، تصمیم گرفتیم ایشان را بازداشت کنیم… م.
پس از دستگیری، آقای قطبزاده تمامی اتهامها را مردود دانست ولی پس از اطلاع از این که مسؤولین کشور در جریان بودهاند، به جرم خود اعتراف کرد و کودتای او و همدستانش بر ضد نظام جمهوری اسلامی با شکست مواجه گردید.»
اتهامهای قطبزاده
با توجه به اطلاعاتی که از فعالیتهای قطبزاده پیش از دستگیری وی وجود داشت و اعترافهای او پس از دستگیری، پرونده اتهامی او به سرعت تکمیل و به دادگاه ارسال شد.
دادگاه انقلاب اسلامی ارتش برای رسیدگی به اتهامهای قطبزاده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۶۱ تشکیل شد. اتهامهای قطبزاده و سایر کودتاچیان در این دادگاه به این شرح اعلام شد: «رهبری کردن عدهای جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی در زیر پوشش پیاده کردن جمهوری اسلامی واقعی، همکاری با چند گروه نظامی به منظور تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود، تغذیه مالی گروههای نظامی همکار، برقراری ارتباط و حتی همکاری و تهیه پوشاک جهت مفسدین جریانهای شمال کشور و اعزام رابط جهت تماس با قشقاییها و درخواست کمک از آنها.
همچنین اعزام نمایندگانی به خارج از کشور جهت گرفتن پول و اطلاعات برای براندازی، گرفتن مبلغ ۶۰۰ هزار دلار از خارج از طریق «ویل آلون»، فرستادن «سید مهدی مهدوی» به عنوان نمایندهی به عربستان برای گرفتن پول، برقراری ارتباط با جامعه سوسیالیستها جهت براندازی و اعزام نمایندگانی نزد آنان، اعزام نمایندگانی نزد شریعتمداری برای جلب همکاری و تأیید وی، درخواست اسلحه از خارج با فرستادن لیستی مرکب از اقلام مورد نیاز، تهیه طرح و به عهده گرفتن رهبری عملیات تسخیر مراکز سپاه، کمیتهها، رادیو و تلویزیون، تهیه نقشه چگونگی انهدام بیت امام و شروع به اقدام، قرار دادن دو منزل در اختیار بعضی از افراد گروه، یکی نزدیک بیت امام و دیگری خارج از جماران جهت دیدهبانی و تخریب، اقدام جهت آزادی «اصغر مهاجر» یکی از بمبگذاران گروه پارس با دادن مبلغ ۵۰۰ هزار ریال به عنوان رشوه و اقدام به آزادی یکی از منافقین و تلاش برای تهیه گذرنامه و خروج او از کشور.
فرجام رهبر کودتا
گفتنی است پس از دستگیری صادق قطبزاده، دادگاه انقلاب ارتش با توجه به اتهامهای وی، او را به عنوان یاغی و یکی از مصادیق بسیار روشن مفسد، محکوم به اعدام کرد.
او در آخرین لحظات اجرای حکم اعدامش در جمع زندانیان اوین سخنرانی کرد و ضمن اعتراف به کودتا بر ضد جمهوری اسلامی، از اقدامهای خود اظهار پشیمانی و ندامت نمود.
اعترافات صادق
قطبزاده شرح تمام نظرات و برنامههای خود برای کودتا را برای افسران حزب توده در ارتش تعریف کرد که صدای او ضبط و بعدا به دادستانی کل انقلاب اسلامی ارسال شد.
قطبزاده در جریان رسیدگی به اتهاماتش درباره نحوه طراحی کودتا در یکی از جلسات بازجوییش گفت: «حدود سه ماه قبل از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتوگویی پیرامون تحلیل ما از مسائلی که فعلا در کشور میگذرد، شد. در این تحلیل من نقطهنظرهایی داشتم و آنها هم همچنین.
بحث و گفتوگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه میتوان کرد؟
… من یکی از دوستانی را که در آنجا منزلی بغل منزل امام داشت معرفی کردم. اینها رفتند و آن منزل را دیدند. در مراجعت وقتی نشستیم صحبت کردیم گفتند این منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار، آمدند گفتند که سازمان ما تصمیم گرفته آنجا را از دو طریق بکوبد یکی با توپخانه و یکی هم احیانا با انفجار از داخل منزل امام.»
قطبزاده در پاسخ به این پرسش که چگونه میخواستید مواد منفجره را به جماران ببرید، گفت: «صحبت از این شد که میشود مواد منفجره را برد. صحبت از این بود که از طریق مصالح ساختمانی که به آنجا میرود، برده شود. این آقایی که یکی از این افسرهاست گفت «من متعهد میشوم که از طریق مصالح ساختمانی، مواد منفجره را به داخل منزل ببرم.» ولی خود او هم بعد از مدتی اصولا به این نتیجه رسیده بود که فقط راهش کوبیدن از دور است و از نزدیک امکاناتش بسیار ضعیف است.»
ارتباط قطبزاده و بیت شریعتمداری
حجتالاسلام ریشهری با اشاره به اعترافات صادق قطبزاده گفت: «شاید مهمترین مسئلهای که در جریان قطبزاده وجود داشت، موضوع ارتباط وی با آقای شریعتمداری بود که این موضوع ماجرا را حساستر میکرد… د. در همان جلسات اولیه ایشان با آقای عبدالرضا حجازی، آقای مهدوی و آقای شریعتمداری در ارتباط بودند. آقای مهدوی مدعی بود وعده ۲۰ میلیون دلاری بهعنوان کمک اولیه داده شده تا بتوانند کار را به سرانجام برسانند. ما اجازه ندادیم این موضوعات در آن ایام منتشر شود.»
برخلاف تصور قطبزاده مسئولان مربوطه از مدتها فعالیتهای وی را زیر نظر داشتند.
آیتالله ریشهری در کتاب خاطراتش با توجه به زیر نظر داشتن فعالیتهای قطبزاده نوشت: «جریان آقای قطبزاده در اطلاعات سپاه پیگیری میشد و دادگاه انقلاب ارتش، بهدلیل اینکه موضوع آن براندازی بود و با تعدادی از نظامیان نیز بهگونهای ارتباط داشت، احکام مورد نیاز اطلاعات سپاه برای پیگیری این موضوع را در اختیار آنان قرار میداد. در پی تعقیب و مراقبت از آقای قطبزاده و فعالیتهای اطلاعاتی که حدود یک سال و نیم طول کشید مشخص شد که وی درصدد ایجاد یک جریان براندازی است.»
صادق قطبزاده براساس رأی دادگاه ارتش پس از ۲۰ روز محاکمه و پنج ماه بازداشت، به اعدام محکوم شد و رأی دادگاه در شامگاه ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اجرا شد.
منابع:
رک اطلاعات، ۲۵ شهریور ۱۳۶۱، صفحه ۲
روزنامه جمهوری اسلامی ۲۲ فروردین ماه ۱۳۶۱
علی بابایی، داوود، ۲۵ سال در ایران چه گذشت؟، تهران: امید فردا، ۱۳۸۶، ج۷، ص۳۹، ۴۲
محمدی ریشهری، محمد، خاطرهها، جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ۵، پاییز ۱۳۹۹، ص۴۰۳
۲۷۲۱۸